مادر جان خورشید نگاهت چه زود غروب کرد
چه بگویم از سرمای دنیای غبار آلود بعد از شما…
فقط به این امید همگان هستیم در میدان که روزی منتقمت می آید.
نمی دانی چقدر اب شدیم بعد از شنیدن حرف فرزندت که میگفت هیچ روزی همچون مصیبت ما در کربلا نیست مگر روز سقیفه و آتش زدن دزب خانه ی حضرت علی و حضرت زهرا و مرگ محسن بر اثر لگدی که بر شکم مادرش زدند که سخت تر ناگوارتر و تلخ تر است چرا که ان روز اصل روز عذاب است(امام صادق علیه السلام) نمی دانم ،نمی دانم از غصه ی شما چشم هامان را در جامه ی غم بپوشانیم یا از مهر ان روز که پسرت را میبینیم و شاید ان روز امروز باشد در دریای خوشحالی فرو برویم فقط میدانم باید صبر کرد چرا که خدا با صابران است.
بی خبر در برزن سرزده از راه برس
مثل باران بهاری که نمی گوید کی
اللهم عجل الولیک الفرج
نام: ساجده باوندی
شرکت به صورتی: فردی
اعضای تیم:
سن: ۱۴
دوره تحصیلی: دوره دوم متوسطه
شهر: سربیت
محله: خیابان گلستان /گلستان هفت
معلم راهنما: –
نام مرکز آموزشی: –
آدرس مرکز آموزشی:
.
.
.
____________________________________
عنوان:پویش خورشید کبود
کد شناسه اثر: ۹۴۳۶
نوبت ثبت اثر:۲۷۶
نام کاربر:
نام کاربری:
____________________________________
پویش خورشید کبود
به مناسبت فاطمیه ۱۳۹۹
به میزبانی: سایت بازی سلام – BaziSalam.ir
____________________________________
این صفحه با لینک (نشانی اینترنتی) اختصاصی برای این مجموعه اثر ایجاد شده است.
لینک این صفحه را برای دوستان و آشنایان‌تان ارسال کنید، تا از آثارتان بازدید کنند و این صفحه را لایک کنند.
با تشکر از “ساجده باوندی” برای آثار زیباشون.
امیدواریم که همیشه موفق و پیروز باشید.
اولین لایک رو من به شما تقدیم میکنم.
با احترام دبیر پویش.
____________________________________
Be the first to leave a review.